در این مقاله به فراخور وسعت و توان،به شیوهء الگوسازی قرآن در قالب داستانسرایی اشاره شده و فهرستوار،الگوهای تربیتی مذکور در قرآن و اهداف کلی آنها ذکر شده است.امید است این پژوهش مختصر بتواند بستری مناسب برای فعالیت مربیان دلسوز فراهم کند.
قرآن کریم برای بهرهبرداری از شیوهء الگوسازی بسیار غنی است.بهویژه آنکه اغلب.الگوهای قرآنکه درقالب داستان آمدهاند،جوان و تأثیرگذارند.قرآن کریم از داستان در جهت تربیت اخلاقی انسانها،ار بیش از 122 مورد استفاده کرده است.
داستان،در همهء مراحل سنی مفید و مورد توجه است و محتوای داستانهای قرآنی متناسب با سطح اطلاعات خوانندگان و شنوندگان میباشد.خداوند درمورد اهداف قصهگویی خود در قرآن میفرماید:«بیتردید در بیان داستان آنان عبرتی برای صاحبان خرد است و داستانهای قرآنی سخنی به افترا نیست،بلکه کتابهای آسمانی مانند خود را تصدیق کرده،هرچیزی را مفصل بیان میکند و برای اهل ایمان هدایت و رحمت خواهد بود.»1
انبان تاریخ،سرشار از وجود کسانی است که بار خطایی را به دوش گرفته و در مسیر ناصواب پیش رفتهاند.تأمل در آثار بهجای مانده از گذشتاگان(بنا به توصیهء قرآن)ما را متقاعد میکند که برای کناره گرفتن از هر خطایی لازم نیست حتما خود به تجربه بنشینیم و کیفر ببینیم.«آیا مردم در روی زمین سیر و سفر نمیکنند تا عاقبت کار پیشینیان خود را ببینند؟آنان که بسیار از اینان قویتر و اثر وجودیشان بیشتر بود،سرانجام خدا به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و دربرابر قهر خدا حمایتگری نداشتند.»2پس داستان زندگی گذشتگان میتواند عبرتآموز باشد.در داستانهای قرآنی و چند عبرت گیرنده در صحنههای واقعی و آثار گذشتگان به عینه حضور نمییابد،ولی با تأمل در واقعیتها و فراز و نشیبهای گذشتگان،ازنظر عبرتآموزی بسیار نزدیک به آنهاست.حضرت علی-علیه السلام-در این باره میفرماید: «از حال فرزندان اسماعیل،فرزندان اسحاق و فرزندان یعقوب عبرت گیرید،چقدر حالات ملتها مشابه و صفات و افعالشان شبیه یکدیگر است.در تشتت و تفرق آنان دقت کنید،زمانیکه کسراها و قیصرها مالک آنها بودند...»3 و در جایی دیگر میفرماید:«فرزندم،درست است که من به اندازهء همهء کسانیکه پیش از من زیستهاند،عمر نکردهام اما در کردار آنها نظر کردهام و در افکار و اخبارشان تفکر کردهام و در آثار آنها به سیر و سیاحت پرداختهام،تا بدان جا که همانند یکی از آنها شدهام،بلکه گویا در آثار آنچه از تاریخ آنان به من رسیده با همهء آنها از اول تا آخر بودهام.»4
در شیوهء تربیتی قرآن برای ارائهء الگوهای عبرتآموز دو نکته قابل توجه است.
نخست آنکه عبرتآموزی مستلزم داشتن چشمی بینا5 عقلی شگرف و درونیاب6و دلی بیدار7است.به همین جحهت بدون نظر عمیق عقلانی،عبرتآموزی ممکن نیست.از اینرو امیر مؤمنان مکرر میفرمود:«چقدر عبرتها فراوان و عبرت گیرنده اندک است.»8
دیگر از آن جهتگیری عبرتآموزی در قالب داستانهای قرآنی و آیات الهی حرکت در جهت دستیابی به این نتایج است:عصمت و پاکدامنی،بیرغبتی به دنیا، کاهش لغزش و خطا،شناخت خویشتن،کوتاه شدن طمع، فهم و درک شایسته و اهل تقوا شدن.9
در داستانهای قرآنی،علاوهبر تحریک عواطف، پرورش تعقل و خردمندی نیز وجود دارد.قصص قرآن، روابط اخلاقی و تربیتی میان انسانها بهوضوح ترسیم میکند و درنهایت این فضایل اخلاقی است که بر پستیها و فرومایگیها چیره میگردند.
داستانهای هابیل و قابیل10،موسی و فرعون11،موسی و قارون12،موسی و عبد الصالح3،ادم و حوا14،گاو بنی اسرائیل15،اباهیم و اسماعیل15،یوسف و برادران17،لوط و قومش18،و...دارای نکات تربیتی فراوانی است.که به پرورش و اشباع تمایلات پست نمیپردازد و در داستانهای مربوط به روابط زن و مرد،حریم حیا را نگه میدارد19و با اجتناب از ذکر جزئیات،پردهدری نمیکند.استفادهء متناسب و بهموقع از داستان،بهویژه داستانهای قرآنی(یا داستانهای مربوط به ائمهء طاهرین و بزرگان دین)به زبان ساده و امروزی،تأثیر حیرتانگیزی در مقبولیت سخنان بر جای میگذارد
بهرغم وجود عوامل محدودکنندهء انسان مانند وراثت، اسکن خداوند به ستایش از جوانان اصحاب کهف میپردازد که با هجرت از محیط فاسد خود را از عوامل محیطی ناسالم دور ساختند و ایمان خویش را حفظ کردند.
طبیعت،جامعه و...انسان میتواند به ارادهء خود مسیر خویش را برگزیدند و از حصار عوامل محدودکننده در اطراف خود بیرون آید.حتی این توانایی را پیدا میکند که سرنوشت جدیدی برای جامعه و تاریخ خود رقم بزند،بهعنوان نمونه: -قرآن،همسر فرعون و حضرت مریم را بهعنوان الگوهایی برای مؤمنان ذکر میکند.آنان باوجود محیط ناسالم،طریق صلاح و رستگاری را برگزیدند.20
-قرآن به تأثیرپذیری انسان از محیط و شرایط مختلف اذعان دارد و او را نسبت به تأثیرات آنها هشدار میدهد.در مورد فرزند حضرت نوح-علیه السّلام-خداوند صریحا میفرماید:او از اهل تو نیست،زیرا به دلیل متأثر شدن از عوامل محیطی ناصالح از مسیر صلاح و درستی خارج شده است.21
-خداوند به ستایش از جوانان اصحاب کهف میپردازد که با هجرت از محیط فاسد خود از عوامل محیطی ناسالم دور ساختند و ایمان خویش را حفظ کردند.22
-میتوان گفت از اقدام شجاعانهء سحرهء فرعون در زیر پا گذاشتن موقعیت اجتماعی خود و ایمان آوردن به موسی الگوی توبهء حقیقی برای دیگران میشود.23
بهطور اجمالی میتوان گفت که الگوهای قرآنی میتوانند در مواردی از قبیل نمونههای زیر باشند:
-یوسف،قهرمان مقاومت درمقابل شهوت.24
-جوانان کهف،اسوههای مهاجرت در راه خدا برای رشد و هدایت.25
-اسماعیل،نماد تسلیم درمقابل فرمان خدا.26
-ابراهیم،فطرتجو،عادتشکن و بتشکن.27
-نوح،الگوی پایداری و استقامت در تبلیغ دین.28
-ایوب،قهرمان صبر و تحمل در تشدید روزگار.29
-داوود جوان،نمونهء شهامت و شجاعت در مبارزه با طاغوت.30
قرآن در همهء این موارد میفرماید:...اینان کسانیاند که خدا هدایتشان کرده است،پس به هدایت آنان اقتدا کن...31
قرآن کریم حضرت محمد-صلّی اللّه علیه و آله و سلّم-را سرمشق و الگوی مطلق در همهء ابعاد زندگی برای همهء خداجویان و همهء کسانیکه اعتقاد به رستاخیز دارند،معرفی میکند:«بیتردید برای شما در همی ابعاد(چه در صبر و مقاومت و چه در دیگر اوصاف و افعال نیکو)اسوه و الگوی نمونه، رسول خدا-صلی اللّه علیه و آله و سلّم-است،برای آنکس که به ثواب خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»32
آری پیامبر گرامی اسلام بهخاطر خُلْق عظیم و رحْمة لِلعالمین34بودنشان،آینهء مکارم اخلاقی برای همگاناند،تا آنجا که بارها میفرمودند:منحصرا برای تکمیل و تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث گشتهام،35و در آیهء زیر خداوند در اوجیی تماشایی،رسولش را به داشتن چشم محبت و رحمت و لطف همراه با شکیبایی با مؤمنان میستاید و به حبیب مهربانش یعنی حضرت محمد،صلی اللّه علیه و آله)از میان خودتان(از پیکرهء خودتان)سوی شما آمده است که رنجهای شما بر او بهغایت ناگوار است.او به هدایت شما حریص و بر مؤمنان بسیار دلسوز و مهربان است.»36
نگاه معنادار پیامبر(ص)که از سر عشق و علاقه به انسانها برمیخیزد کافی است انسانی را به حرکت درآورد و در صف بلال و سلمان نباشد.
امیر مؤمنان علی-علیه السّلام-فرموده است:«پیامبر گرامی-صلی الله علیه و آله و سلم-هر روز یکی از مکارم اخلاقی خود را برای من آشکار میساخت و مرا به پیروی از آن امر میکرد.»37
سخن پایانی
اسلام در ترسیم برنامهء روزانهء یک مسلمان پیوسته از روش الگوگیری و الگوپذیری مدد میجوید و او را به حضور مستمر و بهموقع در جایگاه الگوهای شایسته فرا میخواند و از جایگاه الگوهای ناشایست برحذر میدارد.این تغییر موقعیت،خود نوعی هجرت است که نشاط و طراوت اخلاقی و تربیتی به فرد میبخشد و او را از محیط یکنواخت و چهبسا نامساعد روزانه جدا میسازد.سیروسیاحت در و ترغیب قرآن به دقت کردن در آثار گذشتگان و زیارت اهل قبور و تأمل در حالات کسانیکه روی زمین گردنکشیها میکردند و اکنون بدون حرکت در خاک جای گرفتهاند،انسان را آرام بلکه رام میکنند،تکبرها و نخوتها را به فروتنی بدل مینماید و به آدمی این فرصت را میدهد که خود را دریابد و در عاقبت خود بیاندیشد.
(1)-سورهء یوسف،آیهء 111.
(2)-سورهء مؤمن،آیهء 21.
(3)-نهج البلاغه،خطبهء قاصعه،192.
(4)-نهج البلاغهء صبحی صالح،نامهء 31.
(5)-سورهء آل عمران،آیهء13.
(6)-سورهء یوسف،آیهء 111.
(7)-سورهء نازعات،آیهء 26.
(8)-نهج البلاغهء صبحی صالح،حکمت 297.
(9)-میزان الحکمه،ج 6،ص 38 و 39.
(10)-قرآن کریم،سورهء مائده،آیات 27 تا 38.
(11)-قرآن کریم،سورهء قصص،آیات 3 تا 4،طه؛9 تا 101 و...
(12)-قرآن کریم:سورهء قصص،آیات 76 تا 79،عنکبوت:39، غافر:24.
(13)-قرآن کریم:سورهء کهف،آیات 60 تا 82.
(14)-قرآن کریم:سورهء اعراف،آیات 22 تا 27،طه:121 تا 123،اعراف:189.
(15)-قرآن کریم:سورهء بقره،آیات 51 تا 55،60 و 61 و 67 و 87 و 92 و 108 تا 136.
(16)-قرآن کریم:سورهء ابراهیم:35 تا 41،حج:26،42،43،51 تا 58،شعراء:69 تا 92،صافات:83 تا 311.
(17)-قرآن کریم:سورهء یوسف،آیات 1 تا 101.
(18)-قرآن کریم:سورهء هود،آیات 77 تا 89 و شعراء:160 تا 175،نمل:54 تا 58،صافات:133 تا 138.
(19)-قرآن کریم:سورهء قصص،آیات 24 تا 43.
(20)-قرآن کریم:سورهء تحریم آیات 11 و12.
(21)-قرآن کریم:سورهء هود،آیهء 42 و 46.
(22)-قرآن کریم:سورهء کهف،آیات 9 تا 26.
(23)-قرآن کریم:سورهء اعراف،آیات:113 و 120،یونس:80 به بعد،طه،شعرا:38 تا 46
(24)-قرآن کریم،سورهء یوسف،آیات:21 تا 56.
(25)-قرآن کریم:سورهء کهف،آیات 9 تا 26.
(26)-قرآن کریم:آیات و سورههای مذکور در شمارهء 17.
(27)-قرآن کریم:آیات و سورههای مذکور در شمارهء 17.
(28)-قرآن کریم:سورهء اعراف،آیات 59 تا 64،یونس:71 تا 73،نوح:1 تا 27،25 تا 49،صافات:75 تا 82.
(29)-قرآن کریم:سورهء نساء،آیهء 163،انعام:84،انبیاء 83 و 84،ص:41 تا 44.
(30)-قرآن کریم:سورهء سباء:4 تا 13،ص 17 تا 26،انبیاء:78 تا 80،بقره:251.
(31)-سورهء انعام،آیهء 90.
(32)-سورهء احزاب،آیهء 21.
(33)-سورهء قلم،ایهء 4.
(34)-سورهء انبیاء،آیهء 107.
(35)-سفینة البحار،ج 1،ص 410.
(36)-سورهء توبه،آیهء 128.
(37)-نهج البلاغه،192.
-قرآن کریم،ترجمهء الهی قمشهای،شرکت تعاونی ناشران قم.
-نهج البلاغه،به تصحیح صبحی صالح،ترجمهء محمد دشتی، مؤسسهء چاپ الهادی،پاییز 79.
-سفینة البحار،شیخ عباس قمی،انتشارات بیتا-بیچا،قم.
-میزان الحکمه،محمد محمدی ریشهری،حوزهء علمیهء قم، دفتر تبلیغات اسلامی،قم 1362.
-عبد الباقی:محمد فواد:المعجم المفهرس لاالفاظ القرآن الکریم،انتشارات اسماعیلیان،تهران 1364.
-دیلمی،احمد و آذربایجانی:اخلاق اسلامی،نشر معارف، قم 1380.